سفارش تبلیغ
صبا ویژن

والآخرةٌ خیرٌ و أبقی


تعداد بازدید

v امروز : 76 بازدید

v دیروز : 0 بازدید

v کل بازدیدها : 47719 بازدید

فهرست موضوعی یادداشت ها

90زن نمونه تاریخ . أبجد . ادعای برتری عمر بر امام علی(علیه السلام) . ازدواج مادر امام سجاد (ع) . استغفار شش معنا دارد . اصل الورع . اگر نماز شب نخوانى، عاقّت مى کنم! . المنافقین فى الدّرک . اهل تسنن درباره فاطمه زهرا . بالأخره پنیر خوردن مکروه یا مستحب؟ . بالالف الفة و بالیاء یقینا . پنج روز یادت نره . پیامبر و گوشت . ترک لقمه اى که بدان نیاز دارم . تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است . توریة ،انجیل ، زبور و قرآن . جواب میرداماد در قبر . چرا این همه مرجع تقلید . حالات ملا صدرا . حجاب فاطمه . حضرت علی علیه السلام . خانه کعبه ، دوهزار سال قبل از آدم . دانیال نبی و نان . درباره به . درباره زن . درباره گو.شت . زبان قرآن . زکات در ادیان . زکات در انجیل . زن سه شوهره . زن و خدا . زنان راوی . زنی در یک شبانه روز ، پنج مرتبه حرام ، و پنج مرتبه حلال ؟ . سوسمار امام منافقان . شهد ثانی . شهید اول در کتاب دروس . عشق ظالمی است که به احدی رحم نمی کند . عمر گفت : زنده نباشم . فاطمه (س) . گریه امام حسن (ع ) از دو چیز . گوشت وسخن معصومین . محاسبه نفس . محجة البیضاء 5/ . مغز استخوان . ناصبی بودن ابن تیمیه . نامحرم وقطع پا . نامه آخوند خراسانى به محمد على شاه . نان در نگاه معصومین . نمک . یقظه تا توکل .

مطالب قبلی

88/1/4 :: 2:11 عصر

قال الصّادق علیه السّلام :
قلّة الاکل محمود فى کلّ حال وعند کلّ قوم ، لانّ فیه مصلحة الباطن والظّاهر. والمحمود من الماءکولات اربع : ضرورة ، وعدّة ، وفتوح ، وقوت .
فالاکل الضّرورىّ للاصفیاء، والعدّة للقوّام الاتقیاء، والفتوح للمتوکّلین ، والقوت للمؤ منین . ولیس شى ء اضرّ على قلب المؤ من من کثرة الاکل ، فیورث شیئین : قسوة القلب ، وهیجان الشّهوة . والجوع ادام المؤ منین وغذاء للرّوح ، وطعام للقلب ، وصحّة للبدن .
قال النّبىّ صلّى اللّه علیه وآله : ما ملاء ابن آدم وعاء اشرّ من بطنه .
وقال داود علیه السّلام : ترک لقمة مع الضّرورة الیها، احبّ الىّ من قیام عشرین لیلة .
قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله : المؤ من یاءکل فى معا واحد، والمنافق فى سبعة امعاء.
وقال النّبىّ صلّى اللّه علیه وآله : ویل للنّاس من القبقبین . قیل : وما هما یا رسول اللّه ؟ قال : البطن والفرج .
قال عیسى بن مریم علیهما السّلام : ما مرض قلب اشدّ من القسوة ، وما اعتلّت نفس باصعب من بغض الجوع ، وهما زماما الطّرد والخذلان .
باب چهل ویکم :: (آداب خوردن )
امام صادق (ع ) فرمود:
کم خورى در تمامى حالات ودر نزد همه اقوام ، پسندیده است ؛ زیرا در کم خورى مصلحتى است ظاهر وباطن را. خوردنى هاى پسندیده چهار چیز مى باشد: 1) به قدر ضرورت و (حفظ جان ) باشد؛ 2) براى توان گرفتن باشد؛ 3) براى فتوح باشد؛ 4) براى قوت باشد.
خوردن به قدر ضرورت ، از آن برگزیدگان است وخوردن براى توان گرفتن ، ویژه پرهیزکاران است . وفتوح (آنچه از حلال رسد وصاحبش را راضى کند) از آن متوکلان باشد. ونان خورشى که حرام بودن آن محرز نباشد؛ یعنى قوت ، از آن مؤ منان است .
هیچ چیزى چون پرخورى به قلب مؤ من ضرر نرساند، چه این عمل ، موجب دو چیز است : قساوت قلب وبرانگیخته شدن شهوت . وگرسنگى نان خورش مؤ منان ، غذاى روح ، طعام قلب ومایه سلامتى بدن است .
پیامبر (ص ) فرمود: فرزند آدم ، ظرفى شوم تر از شکمش را پر نکرد.
وداوود (ع ) فرمود: ترک لقمه اى که بدان نیاز دارم ، براى من از عبادت وقیام بیست شب بهتر است (اشاره به لقمه هاى آخرین هر وعده غذا دارد).
رسول خدا (ص ) فرمود: مؤ من براى پر کردن یک روده (شکم ) غذا مى خورد، ولى منافق براى هفت روده (شاید به این امر اشاره داشته باشد که پرخورى قلب را مى میراند وشعله بندگى را در دل انسان خاموش ‍ مى کند).
ونیز فرمود: واى بر مردم از دست (فبقبین )! اى رسول خدا! آن دو کدام است ؟ فرمود: شکم وفرج
عیسى بن مریم (ع ) فرمود: هیچ مرضى همچون قساوت ، قلب را به خطر نیندازد ودردى بدتر از گریز از گرسنگى (شکم بارگى ) وجود ندارد، چرا که دو صفت یاد شده پیش قراولان خوارى ودورى از رحمت حق است


نوشته های دیگران ()

88/1/4 :: 2:6 عصر

قال الصّادق علیه السّلام :
اغلق ابواب جوارحک عمّا یرجع ضرره الى قلبک ویذهب بوجاهتک عنداللّه تعالى ویعقّب الحسرة والنّداة یوم القیامة ، والحیاء عمّا اجترحت من السّیّئات .
والمتورّع یحتاج الى ثلاثة اصول : الصّفح عن عثرات الخلق اجمع ، وترک الحرمة فیهم ، واستواء المدح والذّمّ.
واصل الورع دوام المحاسبة ، وصدق المقاولة ، وصفاء المعاملة ، والخروج عن کلّ شبهة ، ورفض کلّ ریبة ومفارقة جمیع ما لا یعنیه ، وترک فتح ابواب لا یدرى کیف یغلقها، ولا یجالس من یشکل علیه الواضح ، ولا یصاحب مستخفّ الدّین ، ولا یعارض من العلم مالا یحتمل قلبه ، ولا یتفهّمه من قابله ویقطع من یقطع عن اللّه عزّ وجلّ .

امام صادق (ع ) فرمود:
درهاى جوارح بدنت را بربند بر آنچه که به قلبت آسیب مى رساند ومرتبه ات را نزد خداى تعالى پست کند وحسرت وپشیمانى قیامت را وشرم از زشتى هایى که مرتکب شده اى ، به همراه مى آورد.
صاحب ورع را سه اصل لازم است ؛
1 از همه لغزش هاى مردمان در گذرد؛
2 بدانان بدى نکند؛
3 چون مدح وذمّش کنند، برایش یکسان باشد.
واصل وریشه ورع ، آن است که بر محاسبه نفس مداومت شود وسخن به راست گفته شود ومعامله ورفتار با دیگران به صفا برگزار شود واز شبهه ها دورى شود وهر عیب وریبى به کنار گذاشته شود، وآنچه به او مربوط نیست وانهد، ودرى را که نداند چگونه آن را ببندد، باز نکند (با گفتار ناشایست یا عمل زشتى که او راه پسندیده نباشد، خود را رسوا نکند) وبا کسى که امور واضح وبدیهى را بر او مشکل مى نماید، مجالست نکند وبا کسى که دین را سبک مى شمارد همراه نشود، وگرد دانشى که نه خود داند ونه دیگران توان فهم وحلّ آن را دانند نگردد واز کسانى که از خدا دورى جسته اند، دورى گزیند.


نوشته های دیگران ()

88/1/3 :: 1:19 عصر

پیغمبر خدا (ص ) فرمود: سرور خوراکى ها در دنیا و آخرت گوشت است .
پیغمبر اکرم (ص ) فرمود: بهترین قاتقهاى بهشت گوشت است .
هر وقت مسلمان ضعیف شد، باید گوشت با شیر بخورد.
على (ع ):سرور غذاها گوشت است .
پیغمبر اکرم (ص ) از گوشت ماهیچه دست ، خوشش مى آمد.
عـبدالاعلى مى گوید: به امام صادق (ع ) عرض کردم براى ما روایت شده که پیغمبر اکرم (ص ) فرموده است ، خداوند از خانه اى که در آن ، گوشت بسیار خورده مى شود بدش مى آیـد. امـام صادق فرمود: حدیث را خوب نفهمیده اند. منظور پیغمبر، خانه اى است که مردم در آن غیبت مى کنند و غیبت کردن به منزله خوردن گوشت افرادى است که غیبت آنان را کرده اند. پـدر مـن گـوشـت را دوسـت داشـت و روزى کـه وفات کرد در نزد ماءمور خرج او، سى درهم براى تهیه گوشت بود. پیغمبر خدا (ص ) گوشت را دوست مى داشت .
یـک زن یـهـودى پیغمبر اکرم (ص ) را به وسیله سمى که در ماهیچه قرار داده بود، مسموم کـرد، زیـرا پـیـغـمـبـر خدا ماهیچه و شانه را دوست مى داشت و از گوشت ران بدش مى آمد، زیرا نزدیک مجراى بول است .
پـیغمبر از پیغمبران خدا، از ضعف و ناتوانى به خداوند شکایت برد. وحى آمد که گوشت را با شیر طبخ کن و بخور؛ زیرا این غذا بدن را محکم مى کند.
امام صادق (ع ):آب گوشتى که با گوشت گاو تهیه شده باشد، پیسى را از بین مى برد.
امام صادق (ع ):گـوشت ، گوشت را مى رویاند، و کسى که یک لقمه پیه در شکم او وارد شده باشد به همان اندازه درد از بدن او بیرون مى رود.
امام موسى کاظم (ع ):به شخص تب دار، گوشت کبک بخورانید، زیرا گوشت کبک ساقها را قوى مى کند و تب را برطرف مى سازد.
امام موسى کاظم (ع ):اگـر خـداونـد مـتعال گوشتى بهتر از گوشت گوسفند آفریده بود، هر آینه آن را فداى اسماعیل مى کرد.
امام رضا (ع ):گـوشـت ، نـسـوج عـضلانى حیوانات است . به طور کلى سلولها و الیاف عضلانى داراى ترکیب پیچیده اى از مواد پروتئینى ، لیپیدى ، گلوسیدى ، مواد معدنى و سایر مواد است .
مـقـدار مـس گـوشـت ، فـوق العـاده قـابـل توجه است ؛ بنابراین گوشت خون سازى (Hematopoetigue) قوى است و آهن و مس لازم را براى احیا و تولید گلبولهاى قرمز در دسترس مى گذارد.
در گوشت و ویتامین هاى A ب دو و ب شش ، PP و مقدار کمى ویتامین C.D موجود است .
گـوشـت بـه سـبـب داشـتـن مـقـدار زیـادى پـروتـئیـن ، غـذایـى فـوق العـاده کـامـل اسـت ؛ زیـرا مـواد پروتئینى ، عامل اصلى ساختمان سلولى است و از اجزاى ضرورى ترشحات غدد، آنزیمها و هورمونها محسوب مى شود.
عده اى سعى کرده اند تا انسان به صورت موجود، گیاه خوار در آید، و نه تنها گوشت ، بـلکـه از مـصـرف کـلیـه غـذاهـاى حـیـوانـى دورى کـنـد، ولى بـاید گفت که انسان در عین حـال کـه گـیـاه خـوار است ، باید از غذاهاى حیوانى نیز حداکثر استفاده را بکند. حقیقت زیر احتیاج انسان را به غذاهاى حیوانى خیلى روشن مى کند:
احتیاج روزانه بدن آدمى به مواد پروتئینى 75/1 گرم براى هر کیلو وزن ، در 24 ساعت اسـت . و اگـر بـخـواهـد ایـن مـقـدار را صـرفـا از غـذاهـاى گـیـاهـى کـسـب کـنـد، بـایـد حـداقـل 25 کـیـلو گـرم از آنـها را در شبانه روز مصرف کند که طبعا امر محالى است و لذا دچار کمبود مواد پروتئینى خواهد شد.
مـطـلب دیـگـرى که تذکر آن در این جا ضرورى است ، مصرف گوشت بدون استخوان است که متاءسفانه امروزه زیاد رایج شده است ، در حالى که ارزش غذایى آن ، کمتر از گوشت مـعمولى است ، زیرا خود استخوان حاوى مواد متعدى از جمله مقدار زیادى فسفر و کلسیم است که گوشت بى استخوان فاقد آنهاست

نوشته های دیگران ()

88/1/3 :: 1:17 عصر

کـسـى کـه سـه روز ناشتا به بخورد، ذهن او صاف و حلم و علم او بسیار مى شود و از مکر شیطان و شیطانیان محفوظ مى ماند.
پیغمبر اکرم :به بخورید و آن را به یکدیگر هدیه بدهید. زیرا به ، دید را روشن مى نماید و محبت در قلب ایجاد مى کند. به زنان آبستن خود به بخورانید تا فرزندان آنان نیکو شود.
پـیـغـمـبـر اکـرم (ص ) فـرمـود: بـه ، دل را شـاد و بـا نـشـاط، شـخـص بخیل را سخاوتمند و آدم ترسو را دلیر مى کند.
امام صادق (ع ) پسر زیبایى دید فرمود: ممکن است پدر این پسر به خورده باشد.
عـلى (ع ) فـرمود: خوردن به براى ضعف قلب بسیار مفید است . معده را پاک ، ذهن را زیاد. آدم ترسو را شجاع مى کند.
امام صادق:جـعـفـر بـن ابـیـطـالب در خدمت پیغمبر اکرم (ص ) بود یک عدد به براى آن حضرت هدیه آوردنـد. پـیغمبر یک تکه از آن را برید و به او فرمود: به را بگیر و بخور، زیرا به ذهن را یاد، ترسو را شجاع ، رنگ را صاف و فرزند را نیکو مى کند.
امام صادق:کسى که در حال گرسنگى (ناشتا) به بخورد، آب (نطفه ) او پاک و فرزند او نیکو مى شود.
امام صادق :کسى که به بخورد، خداوند متعال تا چهل روز حکمت را بر زبان او جارى مى سازد.
امام صادق :خداوند هرگز پیغمبرى را مبعوث نکرده ، مگر آنکه بوى به با او باشد.
سفیان مى گوید: از امام صادق (ع ) شنیدم که آن حضرت فرمود: به ، غم شخص اندوهناک را از بین مى برد، همچنان که دست ، عرق پیشانى را مى زداید.
به مقوى معده و متوقف کننده اسهالهاى ساده و خونى است . در ورم حاد روده ها، خونریزیهاى قـاعـدگـى و بـو اسـیـرى ، اثـر بسیار مفید دارد. بهترین روشن براى رساندن تانن به مـسلولین به است . به ضمن تقویت اعمال دستگاه گوارشى ، هیچگونه ناراحتى براى آن بوجود نمى آورد.
دانه به ، به علت داشتن مقدار زیادى موسیلاژ، در رفع التهابات داخلى مخاط و سرفه بکار مى رود. مصرف آن از خارج اثر نرم کننده دارد، به همین جهت خیسانده آن در سوختگى ، سـرمـازدگـى ، تـرک پوست بدن ، مخصوصا ترک پستان و لب و نیز درمان بو اسیر بسیار مفید است .
در 100 گرم میوه به مواد زیر یافته مى شود:
پروتید 1 گرم
گلوسید 26 گرم
لیپید 5/0 گرم
آب 78 گرم
به سرشار از ویتامین هاى B.A و املاح آهکى و تانن است .
100
گرم آن تولید 112 کالرى حرارت مى کند.


نوشته های دیگران ()

88/1/3 :: 1:16 عصر

پـیـغـمـبـر اکـرم (ص ) فـرمـود: نـان را گـرامـى بـداریـد. عـرض کـردنـد یـا رسـول الله چـگـونه آن را گرامى داریم ؟ فرمود: هر وقت که نان جلو شما گذاشته شد، انتظار غذاى دیگرى را نکشید.
امام صادق (ع )
نان را هرگز زیر کاسه و بشقاب نگذارید.
امام صادق (ع )
پیغمبر اکرم (ص ) فرمود نان را با دست تکه کنید.
امام صادق (ع )
خداوند ! براى ما در نان برکت قرار ده و بین ما و نان جدایى مینداز؛ زیرا اگر نان نبود، نیروى نماز خواندن ، روزه گرفتن و اداى واجبات پروردگارمان را نداشیم .
پیغمبر اکرم (ص )
پـیـغـمـبـر اکرم فرمود: نان را بو مکشید، همچنان که درندگان آن را بو مى کشند. چه نان مـبـارک اسـت و خـداونـد بـه سـبـب نـان ، بـاران را از آسـمـان نـازل فـرمـود و زمـیـن را رویـانـید. به وسیله نان است که شما نماز مى خوانید و روزه مى گیرید و حج خانه پروردگارتان را به جاى مى آورید.
امام صادق (ع )
پـیـغـمـبـر اکـرم (ص ) فـرمـود: وقـتـى کـه نـام و گـوشـت براى شما آوردند، ابتدا شدت گرسنگى خود را با نان برطرف کنید، آنگاه گوشت بخورید.
امام صادق (ع )
پیغمبر اکرم به خانه عایشه وارد شد. دید عایشه نان ها را مى شمرد. حضرت فرمود: اى عایشه نانها را مشمر که بر تو شمرده مى شود (حساب مى شود).
امام صادق (ع )
کسى که تکه نانى بیابد و آن را بخورد، حسنه اى براى او خواهد بود، و کسى که تکه نانى در کثافت ببیند و آن را بشوید و بردارد، هفتاد حسنه براى او خواهد بود.
پیغمبر اکرم (ص )
پـیـغـمبر اکرم (ص ) به خانه عایشه رفت . تکه نانى افتاده دید که نزدیک بود عایشه پـا روى آن بـنـهـد. حـضرت آنرا برداشت و خورد و سپس فرمود: اى حمیرا ! (لقب عایشه ) نـعمتهاى خداوند را گرامى بدار. نان جو، غذاى پیغمبران و خوراک نیکان است و خداوند روا ندانسته است که خوراک پیغمبران را چیزى جز نان جو قرار دهد.
امام رضا (ع )
در شکم آدم مسلول ، غذایى سودمندتر از نان برنج وارد نمى شود.
امام رضا (ع )
بـه شـخـصى مبتلا به اسهال ، نان برنج بخورانید، زیرا نان برنج معده را دباغى مى کند و مرض را آسان برطرف مى کند.
امام صادق (ع )
مـواد تـشـکـیـل دهـنـده نـان در حـقـیـقـت هـمـانـهـایـى هـسـتـنـد کـه آرد را تـشـکـیـل مـى دهـنـد، و سـهـم اعـظم ترکیبات آرد عبارتند از: آب ، مواد ازته (گلوتن )، مواد چـربـى ، نشاسته و قند، سلولز و مواد معدنى ؛ ولى باید توجه داشت که بعضى از این مواد ضمن پختن ، تغییرات مختلف و گاهى نسبتا عمیق مى کنند. مثلا نشاسته در اثر حرارت به درجات متعدد تجزیه مى شود.
نـان حاوى مقدارى ویتامین هاى A.B و دیاستازى است که حاوى منگنز است . نان گندم براى کـسـانـى کـه غـذاهاى کلسیم دار مصرف مى کنند، بسیار مفید است ؛ زیرا کلیسم کهنه را از بـیـن مـى بـرد و کـلسـیـم تـازه و جـانـشـیـن آن مـى کـنـد؛ و بـه هـمـیـن دلیل است که خوردن زیاد نان گندم ، باعث مى شود که شخصى دچار کمبود کلسیم گردد، از این رو حداکثر مقدار خوراک روزانه نان ، نباید از 200 گرم تجاوز کند.
در مـیـان نانها بهتر از همه نان سنگ است که در موقع پختن صدمه زیادى به مواد آن نمى رسـد. نـان و پـنیر غذاى بسیار مطبوعى است که از نظر داشتن پروتئین بسیار غنى است ؛ زیـرا نـان گندم که مقدار لیزین (یکى از اسیدهاى آمینه تولید کننده مواد پروتئینى ) آن خـیـلى کـم اسـت ، مـخـلوط بـا پـنـیـر کـه لیـزیـن تـقـریـبـا مـکـفـى دارد، غـذایـى را تـشـکـیـل مى دهد که نیاز روزانه بدن را به اسیدهاى آمینه به مقیاس وسیعى تاءمین خواهد کرد.


نوشته های دیگران ()

88/1/3 :: 1:14 عصر

 تنها خوراک من فکر بودم . ولى قانع نبودم . هیچ گاه نشد که گلایه کنم . شش ‍ ساعت بیشتر نمى خوابیدم . شبها بیدار بودم با ستارگان دوست شده بودم . خواب با شکم خالى بسیار مشکل است .
دستگیرى نیازمندان : یکى از سخنرانان مذهبى کربلا که از مخالفان مشروطه بود و همه جا علیه آخوند صحبت مى کرد، به علت بدهى تصمیم گرفت خانه اش را بفروشد. مشترى خرید خانه را مشروط به امضاء و اجازه آخوند قرار داد. گر چه روى دیدن آخوند را نداشت اما شرمنده و ناچار نزد آخوند رفت و از او خواست تا به این معامله راضى شود. آخوند چند کیسه لیره به او داد و گفت : شما جزو علمایید، من راضى نیستم که در گرفتارى باشید. با این پول ، بدهى خود را بدهید و خانه را بفروشید. هر گاه به مشکلى برخوردید نزد من بیایید. واعظ کربلا از رفتار آخوند متنبه گشت و از آن پس ، از مریدان او شد.(76)
نامه آخوند خراسانى به محمد على شاه :
... از بدو سلطنت قاجار چه صدمات فوق الطاقه به مسلمانان وارد آمده و چقدر از ممالک شیعه از حسن کفایت آنان به دست کفار افتاد و قفقاز، شیروانات ، بلاد ترکمان و بحر خزر، هرات ، افغانستان ، بلوچستان ، بحرین ، مسقط و غالب جزایر خلیج فارس و عراق عرب و ترکستان ، تمام از ایران مجزا شد. دو ثلث تمام از ایران رفت و این یک مثلث باقى مانده را هم به انحاء مختلف ، زمامش را به دست اجانب دادند. گاهى مبالغ هنگفت قرض ‍ کرده و در ممالک کفر خرج نمودند و مملکت شیعه را به رهن کفار دادند. گاهى به دادن امتیازات منحوسه ، ثروت شیعیان را به مشرکین سپردند.
گاهى خزائین مدفونه ایران را به ثمن بخس (مبلغ ناچیز) به دشمنان دین سپردند. یکصد کرور، بیشتر خزینه سلطنت که از عهد صفویه و نادر شاه و زندیه ذخیره بیت المال مسلمین بود، خرج فواحش فرنگستان شد و آن همه اموال مسلمین را که به یغما مى بردند، یک پولش را خرج اصلاح مملکت ، سد باب احتیاج رعیت ننمودند. به حدى شیرازه ملک و ملت را گسیختند که اجانب علنا مملکت را مورد تقسیم خود قرار داده .
اى منکر دین ! اى گمراه ؛ پدرت دستورمشروطه  را صادر کرد. اما از روزى که تو به سلطنت نشستى همه وعده هاى مشروطه را زیر پا نهادى . شنیدم شخصى از سوى تو به نجف فرستاده شده تا ما را با پول بخرد. و حال اینکه نمى دانى ، قیمت سعادت مردم بیشتر از پول توست ... تو دشمن دین و خائن به این مملکت هستى . من بزودى به ایران مى آیم و اعلان جهاد مى کنم . مرگى در نور: ص 55

نوشته های دیگران ()

88/1/3 :: 1:12 عصر

باید دانست که آموختن مسائلى که در کتب فقهى آمده است در نزد خدا فقه نیست . فقه در نزد خداوند، درک جلال و عظمت خدا است و این علم است که خوف و هیبت خدا را در دل انسان حاضر مى کند، و شخص را اهل خشوع و تقوى مى سازد

منیة المرید: ص 55.


نوشته های دیگران ()

88/1/3 :: 1:11 عصر

با گمنامى و شکسته حالى به گوشه اى خزیدم . دل از آرزوها بریدم و با خاطرى شکسته به اداى واجبات کمر بستم و کوتاهیهاى گذشته را در برابر خداى بزرگ به تلافى برخاستم . نه درسى گفتم و نه کتابى تاءلیف نمودم زیرا اظهار نظر و تعریف در علوم و فنون و القاى درس و رفع اشکال و شبهات و...
نیازمند تصفیه روح و اندیشه و تهذیب خیال از نابسامانى و اختلال ، پایدارى اوضاع و احوال و آسایش خاطر از کدورت و ملال است و با این همه رنج و ملالى که گوش مى شنود و چشم مى بیند چگونه چنین فراغتى ممکن است ...
ناچار از آمیزش و همراهى با مردم دل کندم و از انس با آنان ماءیوس گشتم تا آنجا که دشمنى روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انکار و اقرارشان و عزت و اهانتشان بى اعتنا شدم . آنگاه روى فطرت به سوى سبب ساز حقیقى نموده ، با تمام وجود در بارگاه قدسش به تضرع و زارى برخاستم و مدتى طولانى بر این حال گذراندم
صدرالمتاءلهین در طى نامه اى از کهک قم به استادش مرحوم میر داماد وضع روحى خود را چنین ترسیم مى کند:
و اما احوال فقیر بر حسب معیشت روزگار و اوضاع دنیا به موجبى است که اگر خالى از صعوبتى و شدتى نیست ... اما بحمدالله که ایمان به سلامت است و در اشراقات علمیه و افاضات قدسیه و ارادت الهیه ... خللى واقع نگشته ... از حرمان ملازمت کثیر السعادة بى نهایت متحسر و محزون است . روى طالع سیاه که قریب هفت هشت سال است که از ملازمت استاد الاماجد و رئیس محروم مانده ام و به هیچ روى ملازمت آن مفخر اهل دانشو بینش میسر نمى شود... به واسطه کثرت وحشت از صحبت مردم وقت و ملازمت خلوات و مداومت بر افکار و اذکار بسى از معانى لطیفه و مسائل شریفه مکشوف خاطر علیل و ذهن کلیل گشته ...
صدرالمتاءلهین در کتاب اسفار چنین مى گوید: حاشا که احکام و مقررات بر حق و تابناک شرعى با معارف بدیهى و یقینى عقلانى ، ناهماهنگ باشد و نابود باد فلسفه و حکمتى که قواعد و یافته هایش مطابق با کتاب الهى و سنت نبوى نباشد

 اسفار، ج 1، ص 6.
 
مجله فرهنگ ایران زمین ، ج 13، ص 84.
 
اسفار، ج 8، ص 303.


نوشته های دیگران ()

88/1/3 :: 1:8 عصر

درباره اهمیت محاسبه نفس اما کاظم علیه السلام مى فرمایند:
لیس منا من لم یحاسب نفسه فى کل یوم فان عمل حسنا استزاد الله و ان عمل سیئا استغفر الله منه و تاب الیه ؛
از ما نیست کسى که هر روز حساب خود را نرسدت پس اگر عمل نیکى انجام داده از خداوند زیاد شدن اعمال خیر را طلب کند و اگر کار بدى مرتکب شده ، از خداوند آمرزش بخواهد و به سوى او بازگشت کند.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به اصحابشان مى فرمایند:
اءلا اءنبئکم باءکیس الکیسین و اءحمق الحمقاء؟ قالوا بلى یا رسول الله . قال : اءکیس الکیسین من حاسب نفسه و عمل لما بعد الموت ، و اءحمق الحمقاء من اتبع نفسه هواء و تمنى على الله الامانى ؛ آیا شما را از زیرک ترین زیرکان و نادان ترین نادانان آگاه نسازم ؟ اصحاب گفتند: بله ، اى رسول خدا. حضرت فرمود: زیرک ترین انسان ها کسى است که به حساب نفس خویش رسیدگى کند و براى پس از مرگ خویش عمل کند، و احمق ترین احمق ها کسى است که پیرو هواى نفس خویش باشد و پیوسته آرزوهاى خود را از خداوند در خواست کند.

 اصول کافى ، ج 2، ص 453
127- بحارالانوار، ج 70، باب 45، روایت


نوشته های دیگران ()

88/1/3 :: 1:7 عصر

الاختصاص ، ص 277 ینابیع المودّة ، ص 71.
324-
بحار، ج 41، ص 297.

اصبغ بن نباته گوید: امیرالمؤمنین علیه السلام به ما ماءموریت داد از کوفه به مدائن رویم ، روز یکشنبه اى بود که از کوفه بیرون آمدیم ، (یکى از منافقین به نام ) عمرو بن حریث با هفت نفر تمرد کردند، و به ناحیه اى از حیره که خورنق نام داشت براى تفریح رفتند و گفتند: روز چهارشنبه به (مدائن ) خواهیم آمد.
آنها در بین راه سوسمارى را صید کردند و عمرو بن حریث از روى استهزاء دست سوسمار را بالا گرفت و گفت : این امیرالمؤمنین است با او بیعت کنید، آن هفت نفر با او بیعت کردند، خود عمرو نیز هشتمى بود.
در روایتى آمده است آنها گفتند: على مى پندارد که علم غیب مى داند، اکنون ما او را برکنار و با این سوسمار بیعت کردیم .
شب چهارشنبه راه افتادند و روز جمعه وارد مسجد مدائن شدند، همزمان با ورود اینها حضرت على علیه السلام مشغول سخنرانى بود که نگاهش به اینها افتاد فرمود: اى مردم رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم بر من هزار حدیث بیان نمود که از هر حدیثى هزار در گشوده مى شود و براى هر درى هزار کلید است . خداوند مى فرماید: یوم ندعو کل اناس بامامهم (322)، روزى که هر انسانى را با رهبرش ‍ صدا بزنیم ، من به خداوند سوگند مى خورم که روز قیامت هشت نفر مبعوث مى شوند که امام و پیشواى ایشان سوسمار است و اگر بخواهم مى توانم نام آنها را افشا کنم ! راوى گوید: عمرو بن حریث را دیدم که مثل شاخه قطع شده از شدت خجالت و شرمندگى ، بى حال و پژمرده شده بودالاختصاص ، ص 277 ینابیع المودّة ، ص 71.
324-
بحار، ج 41، ص 297.


نوشته های دیگران ()
<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

درباره خودم

والآخرةٌ خیرٌ و أبقی
سیّد میرصادق رحمتی
أنا المیر صادق بن المیر محّمد بن السیّْد الرضا ،أوصیکم بتقوی الله و بما أوصی امام العصر (عج)،هو الورع فی دینکم والإجتهاد لله و صدق الحدیث و أداء الأمانة،إلی من ائتمنکم من بر أو فاجر و طول السجود ... و کونوا لنا زینا و لا تکونوا لنا شینا أحفظوا ما وصیتکم به و أستودعکم الله و أقرءٌ علیکم السلام.

لوگوى وبلاگ

والآخرةٌ خیرٌ و أبقی

اوقات شرعی

اشتراک در خبرنامه

 

template designed by Rofouzeh