سفارش تبلیغ
صبا ویژن

والآخرةٌ خیرٌ و أبقی


تعداد بازدید

v امروز : 27 بازدید

v دیروز : 1 بازدید

v کل بازدیدها : 46993 بازدید

فهرست موضوعی یادداشت ها

90زن نمونه تاریخ . أبجد . ادعای برتری عمر بر امام علی(علیه السلام) . ازدواج مادر امام سجاد (ع) . استغفار شش معنا دارد . اصل الورع . اگر نماز شب نخوانى، عاقّت مى کنم! . المنافقین فى الدّرک . اهل تسنن درباره فاطمه زهرا . بالأخره پنیر خوردن مکروه یا مستحب؟ . بالالف الفة و بالیاء یقینا . پنج روز یادت نره . پیامبر و گوشت . ترک لقمه اى که بدان نیاز دارم . تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است . توریة ،انجیل ، زبور و قرآن . جواب میرداماد در قبر . چرا این همه مرجع تقلید . حالات ملا صدرا . حجاب فاطمه . حضرت علی علیه السلام . خانه کعبه ، دوهزار سال قبل از آدم . دانیال نبی و نان . درباره به . درباره زن . درباره گو.شت . زبان قرآن . زکات در ادیان . زکات در انجیل . زن سه شوهره . زن و خدا . زنان راوی . زنی در یک شبانه روز ، پنج مرتبه حرام ، و پنج مرتبه حلال ؟ . سوسمار امام منافقان . شهد ثانی . شهید اول در کتاب دروس . عشق ظالمی است که به احدی رحم نمی کند . عمر گفت : زنده نباشم . فاطمه (س) . گریه امام حسن (ع ) از دو چیز . گوشت وسخن معصومین . محاسبه نفس . محجة البیضاء 5/ . مغز استخوان . ناصبی بودن ابن تیمیه . نامحرم وقطع پا . نامه آخوند خراسانى به محمد على شاه . نان در نگاه معصومین . نمک . یقظه تا توکل .

مطالب قبلی

88/1/6 :: 11:37 عصر

 در ماجراى فتح ایران بدست سپاه اسلام ، در عصر خلافت عمر بن خطاب ، دختر یزدگرد سوم (آخرین شاه ساسانى ) را که اسیر شده بود به مدینه آورند، دختران مدینه براى تماشاى چهره او سر مى کشیدند، وقتى که وارد مسجد شد، مسجد از چهره نورانى او درخشان گشت (وزنان و دختران از دیدن جمال او شاد و شگفت زده شدند)، عمر به او نگاه کرد، او چهره خود را پوشانید و (به زبان فارسى ) گفت : اف بیروج بادا هرمز  واى روزگار هرمز سیاه شد.عمر گفت : آیا این دختر به من ناسزا مى گوید، آنگاه در مورد او تصمیم گرفت (که او را معرض فروش قرار دهیدامیرمؤ منان على (ع ) به عمر فرمود تو این حق را ندارى ، به او اختیار بده ، تا خودش ، هر کس از مسلمین را خواست (به عنوان همسر) انتخاب کند.عمر به او اختیار داد، او آمد و دستش را بر سر حسین (ع ) نهاد و به این ترتیب در میان مسلمانان ، حسین (ع ) را برگزید).امیرمؤ منان على (ع ) به او فرمود: نامت چیست ؟او پاسخ دادل:جهان شاه.امیرمؤ منان (ع ) نام او را تغییر داد و فرمود: بلکه شهربانویه  باشد.سپس آن حضرت به امام حسین (ع ) فرمود:اى ابا عبدالله ! از این دختر بهترین شخص روى زمین ، براى تو متولد شد ،و على بن الحسین (امام سجاد) از او متولد شد.و به امام سجاد(ع) ( ابن الخیرتین ) (پسر دو برگزیده ) مى گفتند، زیرا برگزیده خدا در میان عرب ، هاشم  جد دوم پیامبرص)بود،و در میان عجم فارس بود. اصول کافی مولد على بن الحسین (ع ) حدیث 1، ص 467 - ج 1.


نوشته های دیگران ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

درباره خودم

والآخرةٌ خیرٌ و أبقی
سیّد میرصادق رحمتی
أنا المیر صادق بن المیر محّمد بن السیّْد الرضا ،أوصیکم بتقوی الله و بما أوصی امام العصر (عج)،هو الورع فی دینکم والإجتهاد لله و صدق الحدیث و أداء الأمانة،إلی من ائتمنکم من بر أو فاجر و طول السجود ... و کونوا لنا زینا و لا تکونوا لنا شینا أحفظوا ما وصیتکم به و أستودعکم الله و أقرءٌ علیکم السلام.

لوگوى وبلاگ

والآخرةٌ خیرٌ و أبقی

اوقات شرعی

اشتراک در خبرنامه

 

template designed by Rofouzeh